" بیدارم نکن"

ساخت وبلاگ

حالم یه جوریه که دلم میخواد الان همه چیو ول کنم و برم ..برم ..برم..برم ..برم جایی که هیچکس منو نشناسه..برم جایی که اسمم ندونن ..برم جایی که واقعا ناشناس باشم..اصن نه ، برم جایی که هیچکس نباشه که حالا شناس و ناشناس بودنم مهم باشه..نه بازم نه، کاش یه نفر اونجا باشه که بفهمه چه مرگمه ، کاش نگاشو بدوزه به چشمامو بگه منم همینطور...کاش اونجایی که میرم ترس نباشه کاش تردید نباشه،کاش دلهره نباشه، یادِگذشته نباشه،کاش فکرِآینده نباشه.هوووووف..کاش یه جایی باشه که وقتی گریه ات میگیره ، هیچکی پیشت نباشه..یه جایی که لازم نباشه توضیح بدی چته! آخه وقتی خودت نمیدونی چی رو باید توضیح بدی؟! ..کاش میشد قلب و مغزمو دربیارم و بتکونم..یا مثلا خودمو بچلونم ..کاش یکی بود خودمو برای خودم ترجمه میکرد چقد کودن وار نفس می کشم..چقد همه چی تلخ شده تازگیا..چقد زبونم بیکار شده تازگیا..چقد ساده شدم تازگیا..چقد چرت و پرت میگم بازم تازگیا..چمه؟ تازگیاا..کوچیک شده برام دنیا تازگیا..نفسم داره میگیره..پس کی تموم میشه این خواب لنتی..نکنه خواب نیس.....خواب نیس؟ پس چیه؟ مگه غیر خواب جای دیگه ای هم هس؟ ..نیش گونم بگیر ..هووف ولم کن بزار بخوابم .

#بیست و یکم اردیبهشت نودوشش

#تازه افکار مریضم

m ...
ما را در سایت m دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mysteriouso بازدید : 127 تاريخ : پنجشنبه 25 خرداد 1396 ساعت: 6:24